نسل تاريخ ساز ، از دکتر خسرو خزاعي - پرديس
نسلي که اراده کرده تا
زنجير 1400 بردگي را پاره کند
جنبش و نبردِي که در ماه خرداد در خيابانهاي شهر هاي ايران شاهدش بوديم ريشه در تاريخ 1400 ساله ايران دارد. نبردي است فرهنگي ، تاريخي ، فلسفي و اجتمائي ميان دو فرهنگ ضد هم و دو ديدگاه آشتي ناپذيراز زندگي.
يکي فرهنگ برخاسته از انديشه زرتشت است ( که نبايد با دين زرتشتي مرسومي اشتباه شود) که نخستين خشت آن نزديک به 4000 سال پيش در
کتاب نيرو بخش گاتها گزاشته شد. اين فرهنگ نه تنها در درازاي 1300 سال به ايرانيان شکوه و بزرگي داد بلکه به زيباترين بخش از فرهنگ و فلسفه و انديشه ايراني در غالب فردوسي ها، خيامها، حافظ ها و مولوي ها .... جان و روان و زندگي بخشيد.
ديگري فرهنگ باديه نشينان عربستان است که اسلام ناميده شد و در سده هفتم به ايرانيان تحميل گرديد. اگر فرهنگ زرتشت بر پايه هاي پي ريزي يک زندگي خوشبخت و شاد و سازنده و آباداني و پيشرفت و نو گرائي درست شد و انديشه و گفتار و کردار نيک را به مردمان آموزش داد و خرد را در بالا ترين رده فرهنگي خود گزاشت، بر عکس آن، دين تازيان چهره خشن و غمزده و تاريک و ويرانگر اين جهان را به مردمان شناساند. و دروغ و ريا و بردگي را در غالب قانونهائي که به آنها آسماني ميگفت ولي با هيچ خردي سازگار نبود به مردمان تحميل کرد. و در اين راستا فرهنگ سنگسار و تازيانه و حل المسائل و سينه زني و قمه زني را وارد زندگي ايرانيان نمود.
بنا بر اين براي شما دوستان و هموندان ارجمند مانند روز روشن است که اين جنبش و نبرد تنها برای سرنگونی يک رژيم ستمگر ضد ايرانی که ۳۰ سال پيش روي کار آورده شد نيست. اين جنبش و نبرد در جريان تکامل تاريخی خود پيشگام رستاخيز بزرگ فرهنگي و ملي مردم ايران است که برای رهايی و آزادي از زنجيرهاي بردگي يک فرهنگ بيگانه که۱۴۰۰ سال است روان و خرد و زندگي آنها را به اسارت گرفته ميباشد.
ما امروز، چه جوان و چه کهنسال، چه زن و چه مرد بفرمان چرخش روزگار در اين لحظه سرنوشت ساز از تاريخ ايران قرار گرفته ايم. لحظه اي که سر انجام نسل امروز ما بخت آنرا پيدا کرده تا جبران اشتباهات و ندانم کاريهاي نسلهاي گزشته را بکند. و دوراني نوين و پيشرو و درخشان براي آينده بسازد.
اين نبرد سرنوشت ساز نياز به فرد فرد مادارد. در هر شغل و پيشه اي که هستيم ، در هر زمينه اي که مهارت داريم، به هر انديشه و گروه و دسته و سياست و فلسفه اي که وابسته هستيم، ايران براي رهائي از زنجير هاي بردگي 1400 ساله به همگي ما نياز دارد. اين زماني است که بايد ديوار ه هاي خود خواهي ها و منم منم ها را بشکنيم و بهم پيوند زده شويم . تنها در درون اين پيوند مقدس است که ما ميتوانيم به پيروزي برسيم و با تاريخ خود آشتي کنيم. اين يک ويژگي ايرانيست که تنها در آشتي با تاريخ خود و پيدا کردن هويت و شناسه راستين خود است که او ميتواند سربلند و آزاد زندگي کند وبذر فرهنگ شادزيستي و آزاد زيستي و درستکاري را هم به ملتهاي ديگر بياموزد.
دکتر خسرو خزاعي - پرديس
