Joom!Fish config error: Default language is inactive!
 
Please check configuration, try to use first active language

نبرد راستی با دروغ ، ازدکتر خسرو خزاعی - پردیس - neveshtarha
 

European Centre for Zoroastrian Studies

  • Plein écran
  • Ecran large
  • Ecran étroit
  • Increase font size
  • Default font size
  • Decrease font size
E-mail Print

 نبرد راستی با دروغ ، ازدکتر خسرو خزاعی - پردیس

زرتشتی بودن تنها در راستی و راستکرداری نیست
نیم دیگری از زرتشتی بودن نبرد با فریب و فریبکاران است

« کسی که تبهکار را به پیروزی رساند خود تبهکار است » گاتها، سروده 11 بند 6
نزدیک به نیمی از گاتها « سرودهای اهورائی زرتشت » از نبرد بی امان با دروغ و با فریبکاران سخن گفته شده . این حقیقت، آئین زرتشت را به یک آئین مبارز در آورده که یکی از خویشکاریها و وظیفه های هر زرتشتی را در نبرد با فریبکار می بیند . فریبکار یعنی کسی که بوسیله ابزار دروغ از پیشرفت و خوشبختی مردمان در زندگی خود و آبادانی و شکوفائی کشور آنها جلوگیری کند.
« در برابر پیروان دروغ
که هر دم در کوششند
تا از پیشرفت راستکاران در زندگی
و آبادانی کشور جلوگیری نمایند
با تمام نیرو و جان با آنها ستیز خواهیم نمود
چون میدانم ای مزدا،
که با این کاردر راه آئین توگام بر میداریم » گاتها، سروده 11 بند 4
نابراین در این آئین « زندگی یعنی همکاری با راستی و نبرد با دروغ در راه شکوفا کردن خود و ديگران و این جهان » ميباشد. این دیدگاه از زندگی یک صحنه نبرد میسازد که همگی ، از پیر و جوان و زن و مرد باید برای خوشبخت کردن اين جهان در آن شرکت کنند .
زمانی که ما می بینیم چگونه هر روز زندگی مردم بوسیله شیادان و دروغگویانی شکل میگیرد که کوشش ميکنند مردمان را به بردگانی بی اراده در آورند، خاموش نشستن در برابر اين تبهکاريها چیزی جز سنگ دلی و ترس و زبونی بی تفاوتها را آشکار نمیکند.هيچ زرتشتی نميتواند در برابر رياکاری بی تفاوت بماند جون در اين صورت او ديگر هماهنگ با آئين زرتشت نیست، حتی اگر خود را در برابر دیگران زرتشتی بنامد .
در این زمینه است که در برابر کشش روز افزون ایرانیان به آئین نياکان خود، زرتشت، باز نيرو های اهريمنی، فریبکاران حرفه ای را با چهره های گوناگون و تیترهای گوناگون بسیج کرده و به میدان فرستاده اند تا با فریب و دروغ جلوی پیشرفت بی سابقه آئين زرتشت را در ايران و در بيرون از ايران بگیرند .
در سه هفته گزشته 8 نوشتار بلند بالا در 8 سایت ( تا آنجا که به آگاهی ما رسيده، چون شاید خیلی بیشتر باشند و ما از آنها نا آگاهيم ) از سوی کسانی که بیشتر تیترهای « دکتر و استاد» هم جلوی نام خود گزاشته اند برای کوبیدن نشريه « نامه ماه» که هر ماه بوسيله کانون چاپ و در سراسر جهان پخش ميشود ،و بی گمان با برنامه ريزی پيشين انجام گرديده، گزاشته شده است.
هیچ یک از این نوشتارها نه به نشانی کانون فرستاده شده و نه به نويسندگان
« نامه ماه » . چرا؟ چون هدف این نوشته ها راهنمائی یا انتقاد سازنده نیست، بلکه هدف تير آنها تنها و تنها جوانانی هستند که یا به آئین زرتشت سخت کشش پیدا کرده و یا در حال جستجو درباره این آئین برای پيوستن به آن می باشند . مقصود هم تنها سردرگم کردن آنها می باشد و بس . چون آنها ميدانند که « اگر کسی را بتوانی سر در گم کنی هر کاری را بخواهی ميتوانی با او انجام دهی». بقيه مطالب « فيلسوفانه ای» را هم که مينويسند همه برای پنهان کردن هدف خودشان که همان ايجاد سر در گمی در ميان جوانان است ميباشد.
البته ما انتظار اين چنين واکنش هائی را داشتيم و بسيار هم از اين موضوع خوشنوديم چون تاثير پزيری نوشته های
« نامه ماه» را نشان ميدهد، ولی چرا اين کسان حالا نقابهای خود را برداشته اند؟ آيا از کسانی دستور ميگيرند ؟ آيا دنبال نام و شهرت هستند ؟ آيا مزدور هستند؟ آيا ناآگاهانی هستند که نياز به راهنما ئی دارند؟ البته ما هنوز بدرستی پاسخی برای اين پرسشها نميدانيم ولی کوشش ميکنيم در زير پاسخی، دست کم در حال حاضر، پيدا کنيم.
یک آمار غیر رسمی که تازگی در ایران انجام شده و نتیجه آنرا سه نفر از سه شهر گوناگون در ایران برای ما ایمیل کرده اند، در برابر پرسش «اگر شما آزادی گزینش یک دین را داشتید چه دین و آئینی را گزینش میکردید»؟ این پرسش که از یک نمونه 2000 نفری در سه شهر تهران، شیراز و تبریز و
6 دهکده دور از هم انجام شده، بیش از 20 درسد گفته اند
زرتشتی ، یعنی چیزی در حدود 14 میلیون نفر ( در یک جمعیت 70 میلیونی ) هم اکنون خود را رزتشتی می خوانند . و این در حالی است که با توجه به فضای ترس و وحشت در ايران، بی گمان بسیاری دیگر جرات نکرده اند خواست درونی خود را ابراز کنند. در این فضا است که عده ای که نوشتارهای چاپ شده در « نامه ماه » به مذاق آنها خوش نیامده و با خواندن بخش کوچکی از 400 تا 500 نامه ای که هر ماه بويژه از ايران به کانون ميرسد و در« نامه ماه » چاپ ميشوند ، زنگ خطر را شنيده و به ميدان « هُل» داده شده.اند
یکی از آنها بنام« قیاس آبادی » نوشتار پر از خرد موبد کامران جمشیدی را که در یکی از سرنامه های « نامه ماه» زیر تیتر « زرتشتی و زرتشتی زاده » چاپ شده بود با سفسطه بازی گیج کننده ای میکوبد و حتی از جوانانی که به « نامه ماه» نامه نوشته اند هم نمیگزرد و آنها را به باد انتقاد میگیرد. دیگری بنام « کارن »که خود را هم زرتشتی و زرتشتی زاده می نامد و تيتر « دکتر» را هم در جلوی نام خود گزاشته در سايت خود چنان به نویسنده این نوشتار کوبیده که چندی از جوانان از ايران به ما نوشته اند که اگر هر چه زودتر جلوی او را نگيريد او با استفاده از تيتر « زرتشتی زاده بودن » و خود را « مدافع جامعه زرتشتيان» جا زدن، بسياری از ايرانيانی را که به سوی آئين زرتشت کشيده شده اند به گمراهی و سردر گمی خواهد کشاند (به باسخ به نامه ها رويه 5 نگاه کنيد). يکی ديگر که خود را اصغر محمودی مينامد در نامه بلند پرخاشگرانه ای که در روی سايتش گزاشته ميگويد چرا نوشته ايد « گاتها تنها کتاب آسمانی بر خاسته از فرهنگ ايران است ، پس قرآن کريم چيست؟! ». بيهوده است به اين شخص بگوئيد که قرآن برخاسته از فرهنگ عرب است نه از فرهنگ ايران، چون هدف او به جوش آوردن چند خشک مغز متعصب ميباشد.
بهروی اين تنها چند نمونه از حمله هائی است که از دو سه هفته گزشته به کانون ما آغاز شده. البته عده ای ميگويند که اين حملات در نهايت به سود کانون تمام خواهدشد. ما هم از اين امر مطمئن هستيم. ولی تجربه 14 سده گزشته نشان داده که ما نبايد سم پاشی اين شيادان را در رابطه با سردرگم کردن جوانان که گروه گروه به آئين نياکان خود روی مياورند دست کم بگيريم.
نبرد با اين فريبکاران خويشکاری آيئنی و ميهنی است.

 

You are here: